عکس ماندگار از عزاداری محرم؛ جدال خلاقیت و تکرار/ دبیران عکس خبرگزاریها بررسی میکنند.
شفقنا رسانه- زهرا حکیمی: هر سال در ایام محرم عکسها و گزارشهای تصویری زیادی از مراسم عاشورا و عزاداریهای مردم در خبرگزاریها منتشر میشود. این عکسها گاهی اثرگذارند و پیام جدیدی برای مخاطب دارند، گاهی هم تصاویر با اندکی تفاوت تکراری به نظر میرسند. این گزارشها برای خلق معنای جدیدتر باید چه ویژگیهایی داشته باشند؟ آیا فقط دانستن آموزشهای تکنیکی برای عکاس کافی است، یا به چیزی فراتر از آن برای ثبت یک لحظه اثر گذرا نیاز است؟
سنتهای عزاداری و عکسهای خاص
مرتضی فرجآبادی دبیر عکس «ایسنا» در گفتوگو با شفقنا رسانه معتقد است: یک گزارش تصویری وقتی تأثیرگذار است که مراسم آن هم تأثیرگذار باشد. قبلاً در تهران چهار پنج هیئت بزرگ وجود داشت و طبیعتاً کارها تأثیرگذار و بزرگ بود. الان در هر کوچه از تهران یک هیئت وجود دارد و برای عکاس سوژهها تکراری شده است. شما حسینیه اعظم را در نظر بگیرید همه یکجا جمع میشوند و واقعاً عظمت دارد، در اینجا نگاه و مهارت عکاس مهم میشود. این مراسم سالها است که برگزار میشوند، به همین دلیل عکاسی برنده است که ایده و خلاقیت خوبی داشته باشد. چه بخواهیم چه نخواهیم الآن هیئتها کوچک و زیاد شدهاند و تهران در حال رواج آداب جدیدی است. ارزشی که قبلاً یک تعزیه داشت و میتوانست تصاویر بهتری داشته باشد، الآن ندارد.
مجید فضائلی دبیر عکس «مهر» هم گزارشهای تصویری در ایام محرم را به دو دسته رسمی با ساختار بهروز و سنتی تقسیم میکند و به شفقنا رسانه توضیح میدهد: نوع اول گزارش از مراسمهای رسمی یا محافلی است که بهنوعی ساختار خیلی بهروزی پیداکردهاند و تا حدودی میتوان شباهتهایی بین همه آنها پیدا کرد. این مراسمها عموماً در تهران و شهرهای بزرگ برگزار میشوند. دسته دوم مراسمهای محلی، سنتی و با پیشینه قدیمیتر هستند و معمولا گزارشهای تصویری مهمی که در سالهای اخیر گرفتهشده از نوع دوم و به فرهنگعامه نزدیکتر بودند. به عبارتی مراسم برگزار شده در تهران اگرچه ممکن است پوشش گستردهای به لحاظ خبری یا رسانهای داشته باشند ولی عموماً عکسهای ویژهای نیستند و شکل ثابتی به خود گرفتهاند. به عبارتی جلوههای خیلی خاص در آنها اتفاق نمیافتد و ما همیشه شاهد روال مشخصی در آنها هستیم.
او ادامه میدهد: مراسمهای سنتیتر جنبه تصویری خیلی زیادی دارند و به خاطر تنوع در شیوهها، شرایط خاص و نوع کمتر دیده شدنشان، جلوههای جدید و تازهای دارند و میتوان گفت هیچوقت کهنه نمیشوند. به عقیده من این نوع اثرگذاری بیشتری دارند؛ مثلا مراسم نجفیها در قم، علمبندان شمالیها در ماسوله یا مراسم مردم مناطق لرستان که در حوضچههای گل میروند. اینها نشان میدهد نسبت به فرهنگشان وابستگی عمیق و کهنی دارند. اگر بخواهیم دنبال گزارشهای تصویری ماندگاری از عزاداری این ایام برویم، باید در این نوع مراسم دنبالشان بگردیم.
با این حال علی آقاربیع، دبیر عکس «تسنیم» در گفتوگو با شفقنا رسانه معتقد است: اثرگذار بودن گزارشهای تصویری از مراسم عاشورا به فلسفه و نگاه عکاس هم بستگی دارد. درحالیکه اکثر این گزارشها صرفاً برای پوشش تصویری هستند و این باعث شده تا کمتر تأثیرگذار باشند. او میگوید: کمی تحقیق در مورد آیینهایی که در این بازه زمانی اتفاق میافتد و داشتن خط داستان مشخص در این زمینه کار را تأثیرگذارتر خواهد کرد. بیشتر اوقات نوع برگزاری یک آیین ریشه در فرهنگ همان منطقه دارد و این چیزی است که معمولاً به آن توجه نمیکنیم و فقط بهعنوان یک مراسم مذهبی به آن نگاه میکنیم.
تکنیک یا شناخت؟
آیا برای ثبت لحظههای اثرگذار در این ایام فقط دانستن آموزشهای تکنیکی کفایت میکند؟ فضائلی و فرجآبادی هم شناخت مراسم و درک حال و هوای افراد در آن را مسئله مهمی میدانند. فضائلی میگوید: اگر عکاس فقط بهعنوان یک توریست در مراسم حضور پیدا کند –حتی اگر عکاس خوبی هم باشد- نمیتواند گزارش تأثیرگذاری تهیه کند. چون از جزئیات شناخت ندارد و حتی از اتفاقات جا میماند. آقاربیع هم معتقد است چون این مراسمها معنوی هستند، داشتن آموختههای تکنیکی عکاسی نمیتواند بهتنهایی کافی باشد. او توضیح میدهد: داشتن اطلاعات از فلسفه این آیینها و مراسمها و پیشینه آنها در نقاط مختلف خیلی تأثیرگذار است. ویژگی عکسهای این مراسم با توجه به اختلاف در شکل برگزاری متفاوت است. بنابراین بهتر است عکاسانی که تکنیک و زیباییشناسی خوبی دارند، اطلاعاتی از منطقهای به دست بیاورند که برای عکاسی میروند یا با اهالی آن منطقه صحبت کنند. مسلما شیوه عکاسی در خرمآباد با یزد متفاوت است و نیاز به تجربه دارد. خیلی اوقات حتی عکاسان حرفهای بارها و بارها به یک منطقه سر میزنند تا به بیان تصویر بهتر و قویتری برسند و این نشان از اهمیت مسائلی غیر از تکنیک است.
محمدرضا علیمددی دبیر عکس «ایرنا» هم در این باره به شفقنا رسانه میگوید: نکته مهمی که خالق اثر برای تولید یک اثر عاشورایی باید به آن توجه داشته باشد، فهم درست از واقعه عاشورا است. واقعه عاشورا دارای ابعاد مختلفی است که عکاس میتواند با درآمیختن هنر و مفهوم واقعی عاشورا به خلق آثاری تأثیرگذار بپردازد. فرجآبادی از ایده و نوآوری جدیدی صحبت میکند که عکاسان در این مراسمها لازم دارند. او میگوید: برای پوشش تصویری این مراسمها عکاس باید به چیزهایی بپردازد که کمتر به آن پرداختهشده، بهجاهایی سفر کند که تصاویر آن کمتر دیدهشده است و نکاتی را ببیند که مردم عادی نمیبینند و… . این یعنی خلاقیت.
فضائلی احترام به حریم خصوصی افراد و عدممداخله در مراسم را از نکات مهم میداند و میگوید: برخی از شکلهای عزاداری بهقدری کم دیدهشدهاند که در مواجهه اول ممکن است برای مخاطب عمومی عجیب باشند. طبیعتاً شناخت عکاس مهم است و خودش هم باید به نیت حفظ حراست از این سنت فرهنگی در آنجا حضور پیدا کند و سعی کند با نگاهی همعرض و اندازه آنها به مراسم نگاه کند نه نگاهی از بالا به پایین. به عبارتی در این مراسمها باید نگاه متداول مرسوم را کنار بگذارد و سعی کند از درون ماجرا به آن اتفاق نگاه کند و ارزشهای خودشان را در نظر بگیرد و تفسیر کند.
شبهههای نادرست و توضیح ناقص عکسها
علاوه بر عکس، شرح عکس هم نقش مهمی در تأثیرگذاری و شناخت از مراسمهای این ایام در مناطق مختلف کشور دارد، بااینحال معمولاً شرح عکس این گزارشها ضعیف یا گاهی اصلاً نوشته نمیشوند. فضائلی دلیل را در عدم آشنایی مجموعههای تولیدکننده عکس-بخصوص خبرگزاریها- از آدابورسوم ایام عاشورا و نیز ضعف بنیه اجرایی آنها میداند و توضیح میدهد: ممکن است از این مراسمها آگاه باشند ولی به دلیل محدودیتهای تولید از جمله هزینهها و امکاناتی که مورد نیاز عکاس است، این مراسمها را کمتر پوشش دهند. همچنین لازم است تا مجموعههایی که تلاش میکنند این مراسمها حفظ شود و آن را برگزار میکنند، اطلاعاتی به آژانسهای عکس درباره این مراسمها و جزئیات آن بدهند و از آنها مطالبه کنند تا این مراسمها را پوشش دهند.
آقاربیع هم میگوید: دلیل این مسئله بیشتر به این برمیگردد، عکاس به هیچکدام از موادی که اشاره شد توجه نداشته و فقط خواسته یک روزش را با عکاسی پر کند و این مراسم هم سوژه خوبی برای عکاسی بوده است. عکاس حرفهای قبل از این که تصمیم به عکاسی از اینگونه آیینها بگیرد، معمولاً با ادیتور یا دبیر عکس مشورت میکند. وظیفه اصلی بر عهده عکاس است ولی درنهایت ادیتور عملکرد نهایی عکاس را سروسامان میدهد. در واقع اشتباه یا سردرگمیهای عکاس را اصلاح میکند.
علیمددی و فرج آبای علت را در عدم آگاهی نسبت به شرحعکس نویسی و عناصر خبر میدانند. فرجآبادی میگوید: ما کلاً در بحث نوشتن در عکس ضعیف هستیم و این مسئله فقط به بحث ایام محرم مربوط نمیشود. عکاسان کمی وجود دارند که بتوانند درباره عکسشان بنویسند. این آموزش هم از اول به عکاس داده نشده است. این وظیفه یک عکاس است که بتواند دربارهی عکسش بنویسد و ویرایش آن بر عهده ادیتور است. او برداشت و شبهههای نادرست از مراسمها را یکی از پیامدهای منفی ننوشتن شرح عکس میداند.